لذا متن زیر که از طرف یکی از ورزشکاران و کوهنوردان و دست اندرکاران و مدیران صنعت گردشگری کشور عزیزمان ایران ارسال شده است را برایتان از این طریق به اشتراک می گذاریم :
سالها پیش که به همراه جمعی از دوستان، به قصد گذار از رشتههای کوههای البرز شبی را برای اولین بار در کانکسی در میان کوهها سر کردیم، مفهوم سازههای پیشساخته برای من به گونهای دیگر جلوه یافت. پیش از آن شب هیچگاه فرصتی دست نداده بود که در یک کانکس، زندگی کرده باشم. اما همان تجربه سرآغاز سلسله افکاری شد که بیش از پیش ذهن مرا پیرامون اسکان مسافران و طبیعتگردان به خویش معطوف ساخت.
کشور ما ایران به سبب برخورداری از تاریخ و پیشینهای کهن و همچنین بهرهمندی از اقلیمی مطبوع و دلانگیز، سرزمینی است باب طبع گردشگران و سفرپیشهگان. تنها کافی است سوار بر مرکبی راهوار شویم و قصد گشت و گذار ایران کنیم. چه دیدهها و نادیدههایی که در این سفر، فراسوی نگاهمان به رقص در نمیآیند. اما در این میان مسافر را همیشه دغدغهای هست که تا آن را هموار نکند، سفرش ایمن نخواهد بود. دغدغه سرپناهی که در طول سفر، مامناش باشد. گویی این رسم معمول و مالوف سفر است که مسافر تا خود را به شهر و دیاری نرساند، خبر از هیچ سرپناهی نیست تا خستگی راه را به در کند.
حال همپای زمانهای که همه چیز مطابق با پیشرفت و توسعه تمدنها، تغییرات شگرفی یافته، فرایند سفر نیز به همراه تمامی مظاهرش دگرگون شده است. نمونهای از این تغییرات و دگرگونی را این روزها به عینه میتوان در حوزه اسکان مسافران مشاهده نمود. چرا که با ورود ایدههای نو در حوزه بناهای پیشساخته، شاهد آن هستیم که نمونههایی از کانکسها در مسیرهایی قرار داده شدهاند که هیچگونه دسترسی به هتل و میهمانسرا برای مسافران و گردشگران وجود ندارد. اگر تجربهای در باب سفر به دیگر شهرها و همچنین طبیعتگردی داشته و شبی را در یک کانکس مسافرتی گذرانده باشید، شما نیز به لزوم استقرار نمونههایی از کانکسها در طول مسیرهای مسافرپذیر، اقرار میکنید.